محل تبلیغات شما



 

آخرین باری که عصبانی شدید کی بود؟ امیدوارم در پاسخ بگویید دست کم چند هفته پیش. مسلماً عصبانی  شدن امر اجتناب ناپذیری است، اما زیاد عصبانی شدن یا برای هر موضوعی عصبانی شدن، کاملاً به ضرر سلامتی تان است.

 

همه ما با حالت روحی خشم آشنا هستیم و در زندگی بارها آن را تجربه کرده ایم. خشم نوعی هیجان روحی است که اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند.

 

خشم می تواند یک رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یک عصبانیت تمام عیار، در هر حال پدیده‌ای کاملا طبیعی است، و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی و عواطف انسانی می باشد، اما هنگامی که از کنترل خارج شود، می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصه‌های زندگی شما به وجود آورد. عصبانی شدن کار ساده ای است و هر محرک کوچکی می تواند شما را عصبانی کند، اگر همسرتان فراموش کند کاری را برایتان انجام دهد، می توانید عصبانی شوید. اگر کودکتان غذا نخورد، اگر رئیستان کار زیادی به شما بدهد، اگر کسی هنگام رانندگی به حق تقدم شما توجه نکند و هزار دلیل دیگر می تواند شما را عصبانی کند. اما باید بدانید که در مقابل این محرک ها می توانید عصبانیت خود را کنترل کنید.

 

اما بهتر است قبل از آن مضرات عصبانیت را بخوانید.


تصویر

 

هیجانات نشانه­ هایی هستند که به شما کمک می­کنند که به افکاری که در مغزتان اتفاق می­افتد جواب دهید.مغز انتقال­ دهنده­ های زیست شیمیایی ای تولید می­کند که این انتقال دهنده ها باعث ایجاد هیجانات در ما میشوند ، این هیجانات مارا ترغیب می­کنند که دست به انتخاب بزنیم.

به عنوان نمونه ، هیجانی که بعنوان اضطراب می­ شناسیم به ما کمک می­ کند تا از خطر پرهیز کنیم. خشم به ما کمک می­کند که در زمانیکه حس می­کنیم مورد تهدید قرار گرفته ایم عکس العمل دفاعی نشان دهیم. غم و اندوه به ما کمک می­کند که در حین فقدان و مشکلات راه حل کناره­ گیری را برگزینیم.

 

از زمان تولد، مغز شگفت­ انگیز ما تکامل یافته تا ما را از اسیب ایمن نگه داشته وسبب شود که زنده بمانیم.

 

این به این معنی است که در هر موقع مغز ما حس کند که با خطری که آسایش و آرامش مان را تهدید می کند روبرو هستیم، هر کاری که می­تواند برای ارسال پیغام هیجانی که به ما انگيزه ­دهد از خودمان مراقبت کنیم، انجام می­دهد. ممکن است پاسخ­ هایی با نام تسلیم، فرار، و حمله را شنیده باشید.

 

هر یک از این سه، پاسخ­های رایج به هیجانات شدید هستند. گرچه این سیستم هیجانی برای زنده ماندن و نجات بشر در زمان تاریخ سازگارانه بوده است، ولی در موقعیت­هایی که خطر مرگ وجود ندارد، سازگارانه نیست, برای این که در طول زمان ممکن است درمغز ما یک سوگیری ضمنی منفی بوجود ­آید که باعث شود محیط اطرافمان را بصورت منفی ببینیم و همین مسئله، سبب ایجاد اضطراب در شرایطی که موقعیت ها اصلاً تهدید کننده نیست می گردد؛ به اینصورت که حتی زمانیکه تهدید فوري وجود ندارد بدن ما ممکن است منقبض شود و شرایط حمله بخود بگیرد و ذهن ما بر روی آن چیزی که شاید ممکن است به ما اسیب برساند، تمرکز کند. زمانی­که این اتفاق می افتد، ترس دیگر برای زنده ماندن ما موثر نیست.

 

در چنين حالتی ما زمانو انرژی­مان را به جای این­که به زندگی کردن اختصاص دهیم برای دفاع کردن صرف می کنیم. درمانکارآمدی هیجانی می­تواند به ما کمک کند که به هیجاناتی که با مرگ و زندگی در ارتباط نیستند بطور مؤثر و کارامد جواب دهیم.

 

لیستی از انواع هیجان

عصبانی- شکست خورده- افسرده- محتاط- بهت زده- راحت- عاشق- نادان- نامطمئن- مشتاق- کنجکاو- خسته- ناکام- دلداده- شکاک- مغرور- تحت تاثیر - وحشت زده - کامیاب- شاد- خجالت زده - ترسیده- علاقه مند - ممنون- ناراحت- کلافه- غمگین- رضایتمند- وسواسی- خوشبین- تحریک- پذیر- غمگین- تهی- افسرده- گناهکار- پر انرژی- حسود- متاسف- ذوق زده - آسیب پذیر - هوشمند- احمق- ناامید- لذت بخش - غیر قابل تحمل - نگران- بی ارزش- هیجان زده - سر زنده- تنها- ارزشمند- بی میل - مشعوف- محترم- دیوانه- شکننده- بی تفاوت- دده- نادان- صبور- امیدوار- دشمن

 

تعداد زيادي از هیجان ها شناسایی شده اند که هر یک تأثير مختلفی بر روی ما دارند. هیجان ها بر دو نوع خوش آیند و ناخوش‌آیند هستند و ما در ادامه لیستی از هیجان های مختلف را ارائه می کنیم.

 

۶۲ نوع هیجان من جمله رایج ترین انواع هیجان در بین اشخاص هستند. بعضی از آنها مثل عصبانیت جنبه اذیت کننده دارند و بعضی ديگر مثل شادی، جنب مثبت دارند. حال شما چنانچه بخواهید یک دسته بندی ساده را بر روی این ۶۲ نوع هیجان انجام دهید به آسانی میتوانید تشخیص دهید که کدام هیجان ها خوش آیند هستند و کدام هیجان ها جنبه ناخوش‌آیند دارند.

 


آگاهی از ابعاد وجودی خود یکی از جذاب ترین بخش های زندگی هر فردی می تواند به شمار بیاید. هر چه انسان خودش را بهتر و بیشتر می شناسد، بیشتر در جهت رفع اشکالات و تقویت نقاط قوت خود می کوشد و به این ترتیب، بیش از پیش به شخصیت دلخواه خود نزدیک گشته و احساس خوشبختی بیشتری را تجربه خواهد کرد.

حتی آگاهی از دلایل روانشناسی پنهان در رفتارها و واکنش هایی که در برابر کنش های دیگران داریم هم بسیار جالب است.

۱- دوستی هایی که در خلال ۱۶ تا ۲۸ سالگی شکل می گیرند، دوام و پایداری بیشتری دارند.

۲- ن بیشتر به سمت مردانی با صداهای بم و قوی کشش دارند زیرا به نظرشان این مردان اعتماد به نفس بیشتر و پرخاشگری کمتری خواهند داشت.

۳- افرادی که بهترین راهکارها را ارائه می دهند کسانی هستند که بیشترین مشکلات را در زندگی تجربه کرده اند.

۴- هر چه فرد باهوش تر باشد، سرعت فکر کردن او بیشتر و دست خطش بدتر و نامرتب تر است.

۵- این احساسات ما نیستند که روی رفتارمان با دیگران تاثیر می گذارند، بلکه دقیقا برعکس این باور مصداق دارد، نوع معاشرت و تعامل ما با دیگران روی حالت های روحی مان تاثیر می گذارند.

۶- نوع برخورد انسان ها با کارمندان رستوران بازگو کننده نکات زیادی در رابطه با شخصیت آنهاست.

۷- افرادی که به وفور احساس گناه می کنند، بهتر می توانند احساسات و طرز فکر بقیه را درک کنند.

۸- مردها از ن بامزه تر نیستند: آن ها فقط جک تعریف می کنند و شوخی هایی که به نظرشان جالب است را انجام می دهند و برایشان هم مهم نیست کسی خوشش بیاید یا خیر.

۹- آدم های خجالتی خیلی کم در مورد خود صحبت می کنند اما به گونه ای رفتار می کنند که این حس را به بقیه منتقل می شود که به خوبی آن ها را می شناسند.

۱۰- ن دو برابر بیشتر از مردان گیرنده درد در بدن خود دارند، اما در عین حال، تحمل درد آن ها نیز دو برابر بیشتر از مردان است.

۱۱- گوش کردن به موسیقی با صدای بلند، حس آرامش بیشتر، ریلکس و شاد بودن به انسان می دهد.

۱۲- اگر پیش از خواب به دلیل شدت فکرهای گوناگون نمی توانید بخوابید، بلند شوید و آن ها را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب مغز احساس آرامش پیدا کرده و می خوابد.

۱۳- پیغام های صبح بخیر و شب بخیر بخشی از مغز که مسوول احساس شادی در انسان است را فعال می کنند.

۱۴- انجام کارهایی که از آن ها وحشت دارید، حس شادی بیشتری به شما منتقل می کنند.

۱۵- میانگین بیشترین زمانی که ن می توانند یک راز را در دل خود نگه دارند، ۴۷ ساعت و ۱۵ دقیقه است.

۱۶- افرادی که سعی می کنند همه را از خود راضی نگه دارند در نهایت دچار احساس تنهایی شدید خواهند شد.

۱۷- انسان هر چه شادتر باشد، به خواب کمتری نیاز دارد.

۱۸- وقتی دست عشق خود را می گیرید، درد و نگرانی کمتری را حس خواهید کرد.

۱۹- انسان های باهوش نسبت به انسان های معمولی دوستان کمتری دارند زیرا بسیار گزینشی عمل می کنند.

۲۰- ازدواج با بهترین دوست تا ۷۰ درصد ضریب احتمال طلاق را کاهش می دهد و چنین پیوندهایی اصولا تا آخر عمر ادامه دارند.

۲۱- نی که بیشترین دوستان آن ها را مردان تشکلی داده اند، در بیشتر مواقع احساسات خوب و مثبت دارند.

۲۲- افرادی که به راحتی به دو زبان صحبت می کنند، هنگام سوئیچ کردن بین هر کدام از زبان ها، شخصیتشان نیز به فرهنگ آن زبان تغییر می کند.

۲۳- تنهایی برای مدت طولانی به اندازه کشیدن ۱۵ نخ سیگار در روز برای سلامتی انسان ضرر دارد.

۲۴- سفر موجب تقویت سلامت مغز شده و احتمال حمله قلبی یا افسردگی را در فرد کاهش می دهد.

۲۵- انسان ها هنگام صحبت کردن در مورد مسایلی که برایشان جالب است، جذاب تر به نظر می رسند.

۲۶- هنگامی که دو نفر در حال صحبت با هم هستند و یکی از آن ها یکی از پاهایش را مدام به بیرون تکان می دهد یا پاهای خود را از هم باز می کند، به این معنی است که با موضوع بحث موافق نیست و دوست دارد هر چه سریع تر آن جا را ترک کند.

 


برخلاف روانشناسی سنتی که بیشتر بر روی علل و نشانه های بیماری های روحی و روانی و اختلالات عاطفی تمرکز دارد، روانشناسی مثبت بر روی صفات، الگوهای فکری، رفتارها و تجاربی که به تفکر منجر می شوند و می توانند کیفیت زندگی روزمره فرد را بهبود ببخشند، تاکید دارد.

این موارد ممکن است در برگیرنده خوش بینی، معنویت، امیدواری، خوشبختی، خلاقیت، پشتکار، عدالت و اراده آزادانه باشد.

روانشناسی مثبت گرا در مورد کاوش نقاط قوت فرد است و به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف، بر روی نقاط مثبت فرد تاکید می کند. هدف از این نوع روانشناسی جایگزین کردن اشکال سنتی درمان با اشکال مدرن نیست بلکه می خواهد تعادل بهتر و بیشتری در فرایندهای درمانی فراهم آورد.

این نوع روانشناسی چه زمانی مورد استفاده قرار می گیرد؟

روانشناسی مثبت را می توان بر روی کودکان و بزرگسالان در مراکز آموزشی و مراکز مراقبت از سلامت روحی و روانی اعمال کرد و به عنوان تمرینات مشاوره شخصی نیز از آن بهره برد. برای روانشناسی مثبت خارج از حوزه تمرینات درمانی همچون مدیریت منابع انسانی و مدیریت کسب وکارها، فضای بازی وجود دارد.

چه انتظاری باید از این نوع روانشناسی داشته باشیم؟

روانشناسی مثبت اغلب به عنوان علم خوشحالی و شاد زیستن در نظر گرفته می شود. یکی از سوالاتی که روانشناسان این حوزه تلاش دارند به آن پاسخ دهند این است: آیا فرد می تواند همزمان هم شاد باشد و هم واقعی و منطقی فکر کند؟ با اینکه روانشناسی مثبت مشکلات موجود در جهان و در افراد را تایید می کند اما بر این باور است که فرد هنوز هم می تواند در چنین شرایطی خلاق، معنی گرا و شاد زندگی کند و به رضایت خوبی دست یابد.

هدف از این طرز تفکر به حداقل رساندن افکار و رفتار منفی در افراد و توسعه طزر فکر خوش بینانه است که می تواند زندگی فردی، حرفه ای و اجتماعی فرد را بهبود ببخشد. مشاوران و درمانگران این حوزه از انواع مختلف تجربیات و تداخلات برای کمک به افراد استفاده می کنند تا بتوانند آن ها را در مورد نقاط قوت خود آگاه سازند و بتوانند صفات و نقاط قوتشان را تقویت کنند.

این نوع روانشناسی چگونه کار می کند؟

رواشناسی مثبت و حرکت آن از سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آغاز شد. این موضوع با معرفی رویکرد انسانی تر برای درمان شروع به کار کرد.

بعد از این معرفی، روانشناسان به این نتیجه رسیدند که بررسی اسیب های موجود در فرد نمی تواند کمکی به او بکند و او را از مشکلات روحی و روانی باز دارد.

در اواخر سال ۱۹۹۰ روانشناسی به نام مارتیت سلیگمن به این نتیجه رسید که برای پیشگیری از بروز بیماری های روحی، محققان و شرکت کنندگان باید به دنبال بررسی نقاط قوت افراد باشند و تنها بر روی نقاط منفی و نقاط ضعف او تمرکز نکنند.

او به این نتیجه رسید که بررسی و بهبود صفات شخصیتی مثبت یک فرد می تواند او را در برابر بروز بیماری های روحی و روانی بیمه کند. به همین خاطر پیشنهاد کرد که روانشناسی موفقیت آمیز در آینده نباید تنها بر روی مشکلات فرد تمرکز کند و باید قدرت و نقاط قوت فرد را نیز مدنظر داشته باشد و بر روی بهبود آن ها تمرکز نماید. او تمریناتی را در حوزه خوشحالی و شادی پیشنهاد کرد که می توان از آن ها در افرادی که افسردگی، اضطراب یا مشکلی دارند استفاده نمود.

در روانشناسی مثبت باید به دنبال چه چیزی باشیم؟

علم روانشناسی مثبت را می توان در همه سطوح مربیگری، مشاوره و روان درمانی به کار برد. به دنبال فرد حرفه ای متخصص و آگاه به علم روانشناسی مثبت بگردید. علاوه بر یافتن فردی که پس زمینه آموزشی مثبتی دارد، باید به دنبال درمانگری باشید که با او راحت هستید و می توانید مشکلات شخصی خود را با او در میان بگذارید.



آلودگی هوا مشکلاتی مثل نفس تنگی ، بیماری آسم، خس خس کردن سینه، بیماری های قلبی و عروقی ایجاد می کند، ولی باید گفت که آلودگی هوا تنها بر سلامت جسم تاثیرگذار نیست. آلودگی هوا علاوه بر سلامت جسم، سلامت روان تحت تأثیر قرار می دهد.
یکی از اثرهای آلودگی هوا کم بود اکسیژن است که سبب کم حوصلگی و عدم کنترل غضب می شود همچنين آلودگی هوا با کاهش انرژی و ایجاد خواب الودگی میتواند سبب پرخاشگری اشخاص شود.
 
اختلالاتی مثل پرخاشگری وافسردگی، اختلال در تمرکز و کند شدن عملکرد ذهنی در نتیجه کاهش اکسیژن رسانی به مغز اتفاق می افتد که تمامی این عوامل باعث بوجود آمدن مشکل در موقعیت های اجتماعی و شغلی می شوند.
 
اثرات آلودگی هوا 
آلودگی هوا با تغییرات رفتاری رابطه دارد ، چرا‌که باعث سپری کردن زمان کم تری در محیط باز و سبک زندگی بی تحرک تر می شود که میتواند بر پریشانی روانی یا انزوای اجتماعی تأثير گذارد.به علت کاهش اکسیژن در مغز و کاهش انرژی، اشخاص باید فعالیت هایی که در تمرکز تاثیرگذار است را افزایش دهند، بازي هایی مثل منچ، پازل، بازي های فکری و. انجام دهند؛ همچنين ساعت استراحت و خواب خویش را تنظیم کنند و از دستگاه های بخور در منزل یا محل کارشان استفاده کنند.
 
درمان مطلق برای این مسأله نداریم، اشخاص در شهر کم تر تردد داشته باشند و بیشتر دور هم جمع شوند تا اضطرابی که به سبب افزایش آلاینده هوا در اشخاص ایجاد شده کاهش یابد.
تأثير منفی آلودگی هوا بر شخصیت اشخاص
آلودگی هوا تأثير فراوانی در شخصیت اشخاص دارد و میتواند یک شخص برونگرا را به یک شخص درونگرا تبدیل کند. اشخاص افسرده مدام زندگی را غبار آلوده می بینند و مثل گذشته اشان نمی توانند اجتماعی و سر زنده باشند. کاهش اکسیژن به دلیل هوای آلوده اختلال در عملکرد مغز ایجاد می کند به طوریکه شخص با از دست دادن مهارت های اجتماعی خویش دائم دچار فراموشی می شود و در سنین سالخوردگی و میان سالی دچار بیماری آایمر می گردد.
 
افسردگی بیشتر افسرده ها با آلودگی هوا
آلودگی هوا سبب تضعیف قدرت تصمیم گیری اشخاص افسرده می شود ودر نتیجه افسردگی شخص را تشدید می کند و شخص حس بی انرژی بودن، کم حوصله و خسته بودن می کند. آلودگی هوا اوضاع اشخاص مضطرب و افسرده را خطرناک تر می کند، به طوریکه شخص علاوه بر اضطراب دچار تپش قلب و نفس تنگی هم خواهند گردید.
 
آلودگی هوا تأثير منفی بر علایم بیماران وسواس دارند و سبب می شود آنها دچار نگرانی های مضاعفی شوند و همواره حس بیماری کنند و به بیماری دیگری به اسم خود بیمارانگاری» هم دچار شوند.
 
استرس، زودرنجی، تندخویی و پرخاشگری و همینطور افسردگی از جمله اسیب های روحی – روانی ناشی از آلودگی هوا شمرده می شود.
 
تنفس کنندگان این هوا بر اثر جزیی ترین فشارها در محیط اجتماعی عکس العمل نشان می دهند؛ این امر که بدون تردید سازگاری های اجتماعی را تحت‌تأثیر قرار می دهد؛ برقراری روابط اجتماعی و دوست یابی را هم با اشکال روبرو می کند.
 
تاثیر آلودگی هوا بر خودبیمار انگاری
آلودگی هوا روی افردی که دچار اختلال خودبیمار انگاری هستند تأثير منفی می گذارد. افردی که دچار اختلال خودبیمار انگاری هستند در روزهایی که هوا آلوده تر است حس می کنند که دچار ایست قلبی خواهند شد یا دچار سرطان و بیماری هایی مثل این ها شده اند. گزارش های بسياري نشان میدهند که مراجعه ی این گروه از مردم به بیمارستان ها به علت چنين شرایطی افزایش می یابد.
 
این آسیب ها در فصل زمستان با افزایش آلودگی هوا تشدید هم می شود.
راهکارهایی برای کاهش اثرات روانی آلودگی هوا
به علت کاهش اکسیژن در مغز و کاهش انرژی، اشخاص باید فعالیت هایی که در تمرکز تاثیرگذار است را افزایش دهند، بازي هایی مثل منچ، پازل، بازي های فکری و. انجام دهند؛ همینطور ساعت استراحت و خواب خویش را تنظیم کنند و از دستگاه های بخور در منزل یا محل کارشان استفاده کنند.
 
درمان مطلق برای این مسأله نداریم، اشخاص در شهر کم تر تردد داشته باشند و بیشتر دور هم جمع شوند تا اضطرابی که به سبب افزایش آلاینده هوا در اشخاص ایجاد شده کاهش یابد.
 
آلودگی هوا چالشی است که سلامت جسم و روان ما را در سرتاسر دنیا تهدید می کند. گام اول را همیشه دولت ها بر می دارند و سعی می کنند که به بهبود وضعیت هوا و کاهش آلودگی کمک کنند. ما هم بعنوان شهروند باید در بهبود شرایط هوا نقشی داشته باشیم. برای جلوگیری از عصبانی شدن و کاهش تنش پیشنهاد می کنم از رانندگی در روزهایی که هوا آلوده است تا جایی که می شود پرهیز کنید.
 
از اتوبوس و مترو برای جابجایی بهره بگیرید. عوامل استرس زا را از خویش دور کنید. به ورزش بپردازید. از تنهایی بپرهیزید و در کنار خانواده و دوستانتان باشید تا از بروز افسردگی پيش‌گيري کنید. نگذارید بچه ها در روزهایی که هوا در شرایط پرخطر است از منزل بیرون بروند.
 
مادران حامله هم نباید در روزهایی که هوا آلوده است از منزل بیرون بروند زیرا خطر اسیب به خود و فرزندشان افزایش می یابد. سفر کردن به جاهایی که دارای هوایی پاک دارند یکی از سفارش هایی است که باید آنرا جدّي بگیرید. درصورتی که در خانواده یا دوستانتان کسی دچار اختلال خودبیمار انگاری است وی را نزد یک روانشناس ببرید تا از کمک و راهنماییش برخوردار شوید.

 


اینکه واقعا شادی چیست پرسشی است که انسان‌ها قرن‌هاست در تقلای یافتن پاسخ مناسب برای آن هستند. اما علم به تازگی بحث و بررسی درباره‌ی این سؤال را آغاز کرده است. بگذارید قبل از اینکه ببینیم علم برای پرسشِ شادی چیست به چه پاسخی رسیده است، به یک سؤال ساده‌تر پاسخ بدهیم: شادی چه چیز نیست؟


راه هایی برای کاهش و درمان استرس وجود دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم:

از اولین این راه ها می توان به انجام فعالیت های ورزشی بصورت منظم اشاره کرد.

ورزش حال شما را بهتر می کند. اما برای اینکه به تاثیرات مثبت ورزش دست پیدا کنید باید بصورت مداوم ورزش را ادامه دهید. سوال اکثر کاربران این است که هفته ای چند ساعت ورزش مناسب است ؟ پاسخ این است که هفته ای ۲ و نیم ساعت ورزش نسبتا شدید مانند پیاده روی تند ، یا ۱ ساعت ورزش شدیدتر مانند شنا و دویدن می تواند مناسب باشد. مهم تر از هر چیزی به یاد داشته باشید که انجام هر نوع ورزشی بهتر است از اینکه کلا ورزش نکنید. 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کاغذ ستاره البرز YariYarsani